میثاق بنی مهد ، کارشناس iOS شرکت طراحی پرتو
به جرات می توان ده سال اخیر را دهه ی بلوغ بازار آی تی در ایران نامید . فربه شدن نیاز به تولید و نیاز به طراحی پلتفرمهای مرتبط با این حوزه ، طی این سالها ، روز به روز افزایش یافته و به طبع خود کارگزاران اجرایی این حوزه را نیز گسترش داده . پایگاه اطلاع رسانی شرکتهای صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات در نهمین سالگرد فعالیتش تعداد شرکتها و موسسات ثبت شده در این حوزه را حدود ۴۰۰۰ شرکت ذکر می کند .
آماری که به یقیین در بازه ی واقعیت خیلی کمتر از میزان آمار واقعی تعداد شرکتهای رسمی به علاوه ی بنگاههای غیر رسمی این حوزه است . خبر دیگری سال گذشته ، تعداد شرکتهای فعال در حوزه ی ICT را بالغ بر ۷۰۰۰ عدد می دانست . به هر حال ، چه خبر جدید درست باشد و چه خبر قدیمی آن چه واقعیت است نشان از یک انقلاب کمی در حوزه ی دیجیتال دارد .
این که میزان رشد ما در حوزه ی کمی به تمام کشورهای در حال توسعه پهلو می زند خبر مبارکی است اما سوال اینجاست که آیا در کنار این انقلاب عددی و به قولی ” کمی ” به تحولی ” کیفی ” نیز رسیده ایم ؟! .
این واقعیت که ما طی این ده سال به میزان رشد نیاز بازار ، به رشد بنگاههای تجاری خود دست یازیده ایم . تمامی معادلات را روی کاغذ به نفع ما رقم می زند اما آنچه معمولا مغفول می ماند محاسبه ی یک رشد کیفی موزون و موازی است . این مساله یا بحران در تمامی حوزه های تولیدی ما قابلیت نشانه گذاری دارد و ابدا منحصر به حوزه ی آی تی نیست و اما در حوزه ی آتی و به خصوص در حوزه ی توسعه دهندگی نمودش چندین برابر نمونه های مثالی دیگر است. به عنوان مثال در حوزه ی تولید پوشاک و کفشو کیف و سایز لوازم مادی ، شاید بتوان یک فروشگاه اختصاصی را با قفسه های مستقل به تولید ایرانی اختصاص داد و با این کار ، بین مقایسه و محک جنس ایرانی و خارجی فاصله ای رندانه انداخت ، اما در حوزه ی آی تی چگونه می توان به این تفکیک تن داد ! ، وقتی که کاربر ایرانی فی المثل در دو ” TAB ” کنار هم و همزمان فیس بوک فرنگی و فیس نمای ایرانی را با هم باز می کند و لاجرم به مقایسه ای سریع دست می زند .
آیا در اپل استور و گوگل پلی می توان به کاربر ایرانی گفت لطفا به جای انتخاب ” یوتیوب” و ” اپل موزیک ” از ” آپارات ” و ” ریتمو ” استفاده کن ؟! پاسخ به قدری مشخص است که حتی عطش ما را به قیاس بر نمی انگیزد . همه ما می دانیم در کجای این کارزار جهانی قدم می زنیم ، همه ما می دانیم که حتی اندک رقبتمان به استفاده از محصول معدود استارتاپهای موفق میهنی تنها بدین دلیل است که جهانیان و بعضا خودمان راه ورود این رود و دریاچه را به دریاهای آزاد بسته ایم . اما در فرجام جای این سوال همچنان باقی است ، چرا علی رقم بلوغ کمی به بلوغ کیفی متناسب با این رشد عددی نرسیده ایم ؟.
چرا جمهوری خلق چین با baidu گوگل را به مصاف می طلبد . چرا روسیه با یاندیکس و همین تلگرام به جنگ رقابتی با گوگل و واتس اپ رفته است و ما همچنان اندر خم یک کوچه ایم ؟!
برای پاسخ دقیق به این سوالها می شود نقبی زد به طریقه ی فعالیت شرکتهای منتفع ایرانی در حوزه تولید محصولات آی تی و نگاهی کرد به دید حداقلی این شرکتها در تعامل با کارگزاران و مردم . رشد نیازها به جای تبدیل شرکتهای وطنی به تراستهای حرفه ای و بزرگتر کردن آنها ، آنها را دقیقا بر عکس گفتمان بازار آزاد ، حداقلی نگاه داشته است . این شرکتها با حداقل متخصصین و با حداقل امکانات و با حداقل پرسنل عملا به دلالانی بدل گشته اند که با خرد کردن قیمت تولید ، یک محصول زود بازده و حداقلی را به متقاضیان تحویل می دهند .
اینگونه نگاه به امر تولید نه تنها مانع اصلی تبدیل شرکتهای ما به تراستهای حرفه ای است بلکه به صورت خود به خودی باعث رانده شدن کاربر وطنی و از دست دادن انگیزه ی او برای برون سپاری ایده ها به شرکتهای ایرانی است . چه بسا اگر در آینده ای نزدیک بساط ارتباط اقتصادی با جهان آزاد فراهم گردد ، بسیاری از مراجعین و کارگزاران اقتصادی به این فکر بیافتند که ایده ی خود را جهت تولید به شرکتهای خارجی واگذار کنند .
متاسفانه ویروس مهلک آسان گیری پروژه ها و بینش افراطی دلال مهورانه در بخشهای متنوعی از اقتصاد ایرانی ریشه دوانده و شاید آخرین قربانیش حوزه ی آتی باشد ، اما بدون از میان بردن این ویروس نمی توان از کاربری بالغ بر ۴۰۰۰ شرکت و به قولی ۷۰۰۰ شرکت آی تی شادمان بود .